همشهری آنلاین؛ سرنخ: شروع این پرونده به شانزدهم آذر سال ۹۲ برمی گردد. آن روز گزارش یک درگیری در یکی از شهرستان های استان تهران به پلیس اعلام شد و وقتی ماموران در محل حاضر شدند دریافتند که مردی جوان در درگیری تیر خورده و برای درمان به بیمارستان انتقال یافته است. اگرچه مرد مجروح شده تحت درمان قرار گرفته بود اما به رغم تلاش پزشکان جانش را از دست داد. در این شرایط تیم جنایی وارد عمل شدند تا هرچه زودتر قاتل تیرانداز را دستگیر کنند. آنطور که شاهدان می گفتند عامل شلیک های مرگبار مردی به نام رضا بود که تحت تعقیب قرار گرفت.
از سوی دیگر دوست مقتول که شاهد درگیری بود به ماموران گفت: دوستم با قاتلش کار می کرد و مراوده های مالی داشت اما چند وقتی می شد که با یکدیگر دچار اختلافات مالی شده بودند. آن روز من و دوستم(مقتول) به مقابل خانه قاتل رفتیم تا با او درباره اختلافاتشان صحبت کند. آنطور که دوستم می گفت، قاتل به او مبلغی پول بدهکار بود و من اصلا فکرش را نمی کردم این اختلاف، پایان مرگباری داشته باشد چرا که قاتل درحالیکه اسلحه به دست داشت از خانه خارج شد و به سمت دوستم تیراندازی کرد. سپس از ترسش فراری شد و من وحشت زده با اورژانس و پلیس تماس گرفتم.
ندامت
زمان زیادی طول نکشید که عامل این جنایت مسلحانه دستگیر شد. او در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و گفت ناخواسته مرتکب جنایت شده است. وی گفت: من و مقتول با یکدیگر دوست و شریک کاری بودیم. چند ماهی بود که در زمینه های مختلف و خرید کالا با هم کار می کردیم و مراوده های مالی داشتیم. این اواخر وقتی حساب و کتاب کردیم متوجه شدیم که ۵۰۰ هزارتومان به مقتول بدهکار شدم اما من فکر می کردم مقتول اشتباه می کند. او اما مدرک داشت و می گفت باید هرچه زودتر بدهی اش را بپردازم. آن روز مقتول به همراه دوستش به مقابل خانه من آمد و پولش را می خواست. خیلی عصبانی شدم و نتوانستم در آن لحظه خشمم را کنترل کنم. به قصد ترساندن مقتول و دوستش اسلحه ای برداشتم و به سمت آنها نشانه گرفتم. مشاجره لفظی که میان ما شدت یافت اقدام به تیراندازی کردم اما باور کنید نمی خواستم جان کسی را بگیرم. هدفم این بود که با تیراندازی مقتول و دوستش را بترسانم تا بی خیال پول شود اما از بخت بدم تیر به مقتول اصابت کرد و جانش را از دست داد. وی ادامه داد: من به شدت نادم و پشیمانم و اصلا دلم نمی خواست جان کسی را بگیرم. از خانواده او حلالیت می طلبم و امیدوارم مرا ببخشند.
بخشش
عامل جنایت پس از مدتی در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت و به قصاص محکوم شد. صدور این حکم اگرچه اعتراض متهم را در پی داشت و پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد اما قضات عالی رتبه مهر تایید بر رای صادر شده زدند. به این ترتیب پرونده به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارجاع و شمارش معکوس برای قصاص قاتل شروع شد. در این بین تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران تلاش خود را برای بخشش قاتل آغاز کرد. از سوی دیگر از زندان خبر رسید که قاتل به تمام زندانیان کمک کرده و به حفظ قرآن پرداخته است. او به شدت نادم و پشیمان بوده و می گفت در زندان برای مقتول خیرات پخش می کند و به شدت عذاب وجدان دارد. وقتی این خبرها به گوش اولیای دم رسید آنها تصمیم گرفتند حکم قصاص را اجرا نکنند و قاتل را به خاطر رضای خدا ببخشند. آنها با حضور در اجرای احکام دادسرای جنایی تهران، حکم بخشش قاتل نادم را که به نظر می رسد راه درستی را در پیش گرفته امضا کردند. با بخشش اولیای دم، قاتل از مجازات قصاص گریخت تا به زودی از زندان آزاد شود.
نظر شما